یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 19:11 ::  نويسنده : angelfire

نماد مخروط کاج یکی از نمادهای اسرارآمیزی است که در هنر و معماری مدرن و باستانی دیده می شود. تعداد معدودی از محققان آن را تشخیص داده اند، اما  در حالیکه این امکان هست که این نماد مخروط کاج اشاره به بالاترین درجه روشنایی معنوی باشد. این در فرهنگ های مختلف باستانی به رسمیت شناخته شده بود و این نماد را می توان در خرابه های اندونزیای ها، بابلی ها، مصری ها، یونانی ها، رومی ها، و مسیحیان به نامهای مختلف دید. مخروط کاج اما مفهومی یکسان در تمامی آنها داشته است: نماد یک عضو مخفی ، « غده صنوبری »  یا  « چشم سوم» که همه ما دارای آن می باشیم.

بالا: ساخته شده توسط رومیان، این مجسمه برنزی که مربوط به اولین قرن رومیان می باشد، «پیگنا» (کاج مخروطی)نامیده میشود، که یکبار چشمه باستانی بوده است.

مجسمه پیگنا در حیاط واتیکان جای دارد و حیاط کاج مخروطی نام دارد، و امروزه بلندترین مجسمه کاج دنیا محسوب می شود.

نظیر این در آنجا خاتمه نمی یابد ،بلکه: چوب مصری اوزیریس(C. 1224 پیش از میلاد) نه تنها دو مار متقارن رو به تصویر می کشند بلکه این دو مار در حال صعود هستند و در نهایت در جاییکه میوه کاج هست یکدیگر را ملاقات می کنند:

بالا: چوب میوه کاج مخروطی اوزیریس.موزه مصر در تورین، ایتالیا، 1224 سال قبل از میلاد.

اما این نماد میوه کاج چه مفهومی دارد، و چه ارتباطی با این حیوانات متقارن دارد؟ چه رازی در عمق این تصاویر به ظاهر مرموز نهفته است؟

چشم سوم/ غده صنوبری

جواب اینجاست که این نماد میوه مخروطی کاج در طول تاریخ نمادی از غده صنوبری یا چشم سوم بوده است،و توسط انجمن باطنی بیدار گشته است. این غده به دروغ گفته شده که در مرکزهندسی مغز قرار دارد و به عنوان چشم سوم بیولوژیکی در نظر گرفته شده است،دکارت فیلسوف فرانسوی غده صنوبری را مکان روح می نامد.

غده صنوبری طبق تعریف نهم دیکشنری جدید دانشگاهی وبستر:

« زائده مخروطی مغز بخشی از جمجه همه مهره داران است که در برخی خزندگان بخشی ضروری از ساختار یک چشم است، و کارکرد آن در برخی پرندگان به عنوان بخشی برای سنجش زمان به کار می رود، که نظریه های گوناگونی است بر اینکه این بقایای چشم سوم بوده است، و یک ارگان غدد درون ریز یا جایگاه روح…»

بالا: غده صنوبری که مانند مخروط میوه کاج کوچک است و از این روست که نام آن شکل گرفته است. نماد میوه کاج مخروطی در فرهنگ های باستانی از بین نرفته است، در هند ، آیین هندو به شاگردان خود آموزش می دهد که چگونه با فعال کردن 7 چاکرای خود چشم سوم خود را باز کنند. این یک تمرین باستانی بوده است، که هنوز امروزه ممارست می شود و به آن یوگای « کندالینی» گویند، اینگونه ادعا شده که این تمرین به طور مستقیم بر روی آگاهی بشری و رشد شهود و افزایش دانش درونی و همچنین آزاد سازی نیروهای درونی خلاق تاثیر می گذارد.جالب توجه است که سمبل یوگای کندالینی همان عصای چاووش است که درمیان دو افعی متقارن قرار دارد.

چپ: چوب عصای چاووش، که توسط هرمس در اساطیر یونان حمل می شده است.در روم باستان در دست چپ مرکوری به تصویر کشیده شده است. راست: تصویری بصری از ممارست یوگای کندالینی که هدف نهایی آن بیداری چشم سوم که در پیشانی انسان نهفته است.

کندالینی انرژی معنوی و روحانی است که در پایه ستون فقرات هر انسانی واقع شده است.برای بیداری چشم سوم، انرژی کندالینی بایستی به سمت پیشانی آمده جاییکه در آن بسط پیدا کند و توسط آن چشم سوم بیدار گردد.انرژی همچنان گفته شده است که سفر کرده در امتداد ایدا(چپ) و پینگالا(راست) و تا مرکز قطب مرکزی یا سوشومنا .که این پروسه بیرونی به صورت دو مار متقارن که دور عصای چاووش پیچیده اند سمبلیک نشان داده شده است.

«عصای چاووش، میله قدرت… در هند چوبی است از بامبو با 7 گره… که هر کدام نشان دهنده ستون فقرات با هفت مرکز چاکراست…همچنین نشان دهنده نخاع می باشد…در حالیکه افعی ها به طور سمبلیک  در شرق به صورت دو کانال با نامهای «ایدا» و «پینگالا» نامیده می شوند، و آتش میانی این دو افعی نشان دهنده همان نیروی کندالینی است.»

C.W. Leadbeater ، فراماسونری و مناسک باستانی عرفانی

بنابراین ، هنر این حیوانات متقارن با میوه مخروطی کاج مثل فیلهای دوقلو در اندونزی، دو طاووس در رم، مارهای دوقلو در مصر اشاره به کانالهای ایدا و پینگالا( مارهای دوقلو و متقارن در عصای چاووش) می کند.

بسیاری فرهنگهای کهن این تصویر میوه مخروط کاج در هنرهای معنوی و معماری خود به کار برده اند و همچنین در هنر حیوانات متقارن.  خداهای «پاگان» بابیلون، مصر، مکزیک و یونان از این میوه کاج استفاده کرده اند و چوبهای این خدایان اغلب با میوه مخروطی کاج آراسته گردیده است.

چپ: خدای سومری «مردوک» با میوه کاجی دردست. راست: » باچوس رومی که در نیزه ایی یونانی که در بالای آن همان میوه کاج می باشد را حمل می کند.

حتی رفتار طبیعی میوه کاج نیز دارای مفهومی باطنی است: مخروط کاج به آرامی باز میشود و دانه بالغ خود را آزاد می سازد.این فرایند نمادین از گسترش آگاهی است که با باز شدن غده صنوبری وبیداری چشم همراه می باشد.کنایه از پدیده ایی باطنی است که دردرون مغز رخ می دهد و قابل دیدن و توضیح نیست:

چپ: سمبل میوه کاج برنزی در کلیسای جامع آخن در آخن،آلمان.  وسط: مجسمه میوه کاج رومی در پیازای ونیز، ایتالیا.

راست: میوه کاج رسیده

خواننده هایی که  با مکاتب شرقی که آشنا هستن می دانند که چشم سوم داستانی طولانی در هندوستان ،چین، و جنوب آسیا دارد، جاییکه سنت های آیینی هندو، بودیسم و تائویسم به صورت آیین نگاهش داشته اند. بیش از یک ایده مذهبی ، چشم سوم یک رسم معنوی کهن است که فراتر از آیینهاست. شناخته شده است با عنواین مختلف مثل «اورنا» و «ترینترا» واغلب به صورت یک نقطه در وسط پیشانی بین دو چشم مشخص می شده است.

بالا: چشم سوم وسط دو ابروی بودا.بیداری چشم سوم او این اجازه را به بودا داد که بتواند ظهور خود در زنجیره ایی از علیت و نیروهای وجود را درک کند.

چشم سوم در طول تاریخ نامهای مختلفی داشته است« چشم درون»،«چشم ذهن»، «چشم خداوند»، و «چشم عقل». تصویری از چشم تنها در واقع یک طرحی است که ما را به هزاران سال پیش در تاریخ بشری سوق می دهد. بارها و بارها در اسطوره ها، مجسمه ها،نقوش و نقاشی در فرهنگهای باستانی در سراسر جهان به چشم می خورد.اغلب در تاریخ مصر باستان با چشم تنها مواجه میشویم ، چشم «را»:

چشم «را» RA، حکایت از چشمی فیزیکی نمی کند بلکه همان چشم اشراق است.

چشم سوم معمولا از طریق عارفان باستانی که خود نور الهی را تجربه کرده بودند توصیف می گردد.

«…در هر فردی یک چشم روح وجود دارد که …بیش از هزاران چشم فیزیکی برای دیدن حقیقت ارزش دارد… چشم روح…که به تنهایی برای احیاء کردن هماهنگ شده است و توسط قوانین ریاضی نظم داده می شود.»

افلاطون.جمهوری

بهربرداری کردن سطحی از چشم سوم دشوار نیست. چشمهای خود را ببیندید، بدون حرکت دادنشان نگاه به شی که در نزدیکی شما قرار دارد نگاه کنید. شما هم اکنون از طریق چشم سوم خود آن را نگاه می کنید. برای ارتقا معنوی و بیداری انرژیهای خفته، چشم باید به درون بازنگری کند. متون شرقی باستان موافق با متون غربی باستان تماما اشاره به درون نگری چشم دارند:

- خودآگاهی بیشتر

- درک عمیق تر از مرگ و زندگی

- توانایی جدیدی برای کنترل آینده

- احساس آرامش و سعادت

- ماورای احساسی عادی، روشن بینی، شهود و توانایی های روانی

- درکی گسترده

- تقویت ظرفیت درونی برای بهبود خود

- کاهش استرس

- آرامش و وضوح

- کشف احساساتی تازه

با این حال این سوال پیش می آید چرا غرب از چشم سوم بی اطلاع بوده است درحالیکه در تمارین آداب و رسوم شرقی  وجود داشته است. جواب به ظهور مسیحیت در غرب است. تمرین و ایده بر یک« خدای درونی»یا«چشم سوم»چیزی بود که در مسیحیت آن زمان سخت بود. بنابراین این خرد درونی مجبور شد که مخفیانه به زیر زمین برود و به صورت یک جامعه مخفی در بیاید  یکی از جوامع که این حکت باطنی را نگاهداشت فراماسونها بود.

چشم سوم در مثلث ماسونی

نویسندگان و نقاشان معروف معاصر چشم سوم و غده صنوبری را چیزی بیش از«راز گم شده» فراماسونری نمیدانند. دکتر جرج واشینگتن کری  George Washington Carey در کتاب خود به نام عجایب بدن انسان چنین مینویسد:

«چشم جهان بین … این چشم فراماسونری است, چشم سوم. من بر اساس مدارکی مطلع شده ام که ماسونهای محدودی معنای سمبلهای خود را میدانند, ولی همچنان همه از آنها استفاده میکنند…»

نویسنده کمتر شناخته شده آمریکایی گریس موری  Grace Morey در کتاب جالبش, آمریکایی گری عرفانی, نوشته شده در سال 1924 چنین میگوید:

«چشم جهان بین… سمبل غده صنوبری یا چشم سوم آدمیان… در میان خرابه های تمام تمدنهای باستانی زمین یافت شده است و این شاهدیست بر این حقیقت که دینی جهانشمول در زمانی بسیار دور در تمام زمین وجود داشته است. ما در حال بازیابی این دین هستیم و چشم سوم را بر فراز هرم قرار میدهیم.»

بنابراین حضور مدام میوه کاج در تزیینات ماسونری مایه تعجب نیست. ازهنر ماسونی, تا آویخته بودن از سقفهای ابنیه ماسونی و نقش حکاکی شده بر روی سنگهای این ابنیه. طرح ماسونی بسیار بزرگی در بدنه ساختمان وایت هال در منطقه اقتصادی نیویورک دو مار را نشان میدهد که مارپیچ وار به دور میله ای چرخیده اند که به میوه کاج ختم میشود. این میله به طرز چشمگیری شبیه به عصای اوزیریس است.چ

میوه کاج همچنین در تزیین ابزار آلات بکار رفته در آیینهای ماسونی در ابنیه آنها نیز تصویر شده است.

«نوک عصای کشیشان رده دوم نیز با میوه کاج تزیین شده است:

آلبرت مک کی  Albert Mackeyچنین میگوید:

«ماسونری در معنای کامل آن روند باز شدن «چشم» است. ای آ والیس باج  E.A Wallis Budge متوجه این موضوع شد که در بعضی پاپیروسهای مصور به نقش ورود ارواح به تالار قضاوت اوزیریس, روح درگذشته میوه کاجی بر فرق سرش دارد. عرفای یونانی نیز عصایی به دست میگرفتند که بالای آن به شکل میوه کاج بود که به نام thyrsus of Bacchus شناخته میشد. در مغز انسان غده کوچکی به نام غده صنوبری وجود دارد که همان چشم مقدس مردم باستان و همان چشم سوم تایتانهای غول پیکر است. اطلاعات بسیار کمی درباره این غده در بدن وجود دارد. دکارت با زکاوتی بیش از آنکه خود به آن واقف بود آن را محل احتمالی روح میدانست. همانطور که از نامش بر می آید غده صنوبری چشم واحد انسان است…»

مانلی پ هال  Manly P. Hall , کتاب آموزه های مقدس تمام دوران

چشم سوم در غرب درست در مقابل دید همگان ولی پنهان از دید بوده است.  به آن چشم جهان بین گفته اند و به اشتباه آن را خدایی یهودی تلقی کرده اند. به همین دلیل ماسونها به آن چشم روشن بین خدا میگویند هر چند در حقیقت سمبل باز شدن چشم سوم است.

زیر نویس عکس: بنای ماسونی در پراگ, قرن هجدهم, با تصویر چشم سوم در میان مثلث درخشان

عبارت «چشم جهان بین» به خودی خود صحیح است, اما این چشم جهان بین یهودی نیست, بلکه چشم جهان بین شماست, غده صنوبری که همه داریم.

بسیاری از ماسونهای تحصیل کرده با آموزشهای سطح بالا که در قرن بیستم میزیستند من جمله چند دانشمند و نویسنده سرشناس معتقد بودند که چشم جهان بین چشم خدای تورات نبوده و نظام مدرن فراماسونی که از تورات یهودیان به میراث رسیده است دچار انحراف شده است.

نویسنده و ماسون معروف آمریکایی, مارک تواین, در نوشته ای در سال 1899 چنین گفته که چشم جهان بین سمبل خدایی آسمانی یا «مرد پیری بر فراز پلکان» نیست بلکه استعدادی است که هر انسانی میتواند از آن بهره ور شود:

«چشم سر تنها بیرون اشیا را میبیند و بر همان اساس قضاوت میکند, اما چشم جهان بین به درون نفوذ میکند و قلب و روح را میبیند, و به قابلیتهایی دست می یابد که چشم بیرونی نه میتواند ونه  ادعا میکند که به آن دسترسی دارد.»

شواهدی وجود دارد که هیتلر از معنای پنهان چشم سوم دسترسی آگاهی داشت. بدنه اصلی میز کار او تصویر میوه کاج را بر خود دارد.

آدولف هیتلر به چشم سوم اعتقاد داشت. هرمان راشنینگ Hermann Rauschning, رییس سنای سوسیالیست دانزیگ بر این مطلب صحه گذاشته است. او در کتاب «هیتلر سخن میگوید», چاپ لندن 1939 چنین مینویسد:

«داشتن بصیرت جادویی ایده اصلی هیتلر از پیشرفت انسان بود… چشم تیتانهای غول پیکر (سیکلوپ ها) اندام دریافت و درک بینهایت است که حال تا سطح غده ای عادی در بدن تنازل پیدا کرده است. چنین فرضیاتی برای هیتلر جذاب بود و گاهی کاملا غرق در آنها میشد.»

همچنین به نظر میرسد که تقریبا 100 سال پیش هیتلر چیزهایی درباره چشم سوم میدانست که آمریکاییان تازه امروز مشغول به کشف آن شده اند.

چشم سوم در بالای اعلانیه حقوق بشر فرانسه در نقاشی 1789 دیده میشود, همین طور در یک روی اسکناس یک دلاری آمریکا که بر فراز هرمی مصری شناور است, سمبلی آشکاری ماسونی:

آیا غده صنوبری به عمد در جوامع غربی نادیده گرفته شده است تا توده مردم از قدرت آن محروم بمانند؟ آیا ممکن است چشم سوم فراماسونری حقیقی باشد که در میانه قرن نوزدهم گم شده است ؟



صفحه قبل 1 صفحه بعد

دجال کیست؟
WakeUp PRPJECT
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دجال کیست؟ و آدرس daggal.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 70
بازدید ماه : 70
بازدید کل : 32368
تعداد مطالب : 14
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1